قرآن مبنای
قوانین اسلامی است که در بردارندهی تمامی اصول دین بوده پیامبر(ص) و ائمه اطهار
علیهم السلام مبین و مفسر فروع و جزئیات آن میباشند. یکی از راههای اصلی دستیابی
به شاخصههای مقاومت اسلامی، بهره جستن از محتویات ظاهری و باطنی قرآن است که از
طریق تمسک به این دو ثقل ارزشمند حاصل میشود. آیات قرآن سراسر دعوت به توحید است
که انبیای الهی بهعنوان کانال ارتباطی بین خدا و سایر انسانها برگزیده شدهاند و
مهمترین ویژگی آنها توحید محوری است، هر چند عملکرد آنان بر اساس اصول حاکم بر
جامعه و عملکرد امت در جوامع خویش متفاوت به نظر میرسد.
سعی انبیا
بر آن بوده تا بر اساس کنشهای امت، واکنشهای متناسب با اصل توحیدمحوری از خود
نشان داده و جامعه را به سوی سعادت و کمال رهنمون گردند؛ ولی از آنجا که جوامع
معمولا از دو گروه حاکمان و مردم عادی هستند، انبیا بر اساس مواجهه با کنش هر یک
از این دو گروه واکنشهای متفاوتی از خود نشان دادهاند.
در راستای
این موضوع، کتابهایی به صورت کلی همچون «اسوههای قرآنی و شیوههای تبلیغی آنان» و «الگوهای تربیتی
در قرآن » پیرامون اسوههای قرآنی نوشته شده و مقالاتی پیرامون اسوههای مقاومت به
صورت خاص همچون «حضرت ایوب، اسوه صبر و مقاومت و شکر » نگاشته شده است. مقالات
بسیاری نیز پیرامون اقتصاد مقاومتی نوشته شده که یک مقاله با عنوان «اقتصاد مقاومتی
از دیدگاه اسلام مفهوم، اصول و سیاست ها» مرتبط با بحث شاخصههای مقاومت اقتصادی
است. در مجموع مقالهای به صورت مستقل اصل یافت نشد که شاخصههای الگوی مقاومتی پیامبران
از دیدگاه قرآن را مورد بررسی قرار داده باشد؛ بنابراین مقالهي پیش رو، بر آن است
تا با سیری هر چند کوتاه در سیرهی انبیا، شاخصههای مقاومتی انبیا در جنبههای
گوناگون اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را از میان آیات و روایات استخراج کرده و
گوشهای از تلاش انبیا را برای رهنمون شدن جامعه به سوی مدینه فاضله به نمایش
بگذارد.
a.
مفهوم
شناسی
«شاخصه» از
ریشه «شخص» است و شخوص چشم، خيره شدن آن است به اینكه چشم گشاده بماند و برهم
نيايد (قرشی، ۱۳۷۱، ج۴، ص۱۰). «شاخص» در اصطلاح، کمیتی است که نماینده چند متغیر
همگن است و وسیلهای برای اندازهگیری و مقایسه پدیدههایی است که دارای ماهیت و
خاصیت مشخصی هستند، که بر مبنای آن میتوان، تغییرات ایجاد شده در متغیرهای معینی
را در طول یک دوره، بررسی نمود. (شهرآبادی، بیتا، http://fa.rayanhamafza.com ).
«الگو» واژهای
فارسی است که در عربی با واژهی «اسوه» تعریف شده است. «اسوه» در لغت به معنای
مقتدا، امام (جوهری، 1376ق، ج6، ص2268) و کسی که به او اقتدا میشود (ابن فارس،
1404، ج۱، ص 105) آمده است و در اصطلاح عبارت از حالتی است که انسان در پیروی از دیگری
در کارهای خوب یا بد به خود میگیرد (راغب، 1412ق، ج۱، ص76) و آن چیزی است که بدان
تأسی میشود و با آن عمل و حالت و سلوک و روش انسان اصلاح میشود (مصطفوی،۱۴۳۰ق،
ج۱، 101).
پیامبران
جمع پیامبر و «پیامبر» معادل فارسی واژهی «نبی» در عربی است که از ریشه «نبأ»
گرفته شده و به معنای خبرى است كه فايده و سود بزرگى دارد، كه علم و دانش به واسطهی
آن خبر حاصل ميشود و بر ظنّ و گمان غلبه ميكند. «نبوت» سفارت و رابطهای بین خدا و
بندگان عاقل اوست برای اینکه مشکلات معاد و زندگی آنها را از بین ببرد و «نبی» از
اموری خبر میدهد که عقلهای پاک شده را آرامش میدهد. (راغب، ۱۴۱۲ق، ص ۷۸۹). از
این رو پیامبر به کسی گفته می شود که به صورت خاص از طرف خداوند متعال یا به وسیلهی
فرشته یا با الهام به قلبش یا با رؤیای صادقبه او وحی میشود. رسول اخص از نبی است، برای اینکه رسول کسی است که بهعنوان
رسالت و با نازل شدن کتاب از جانب خداوند متعال به او وحی میشود (مجددى بركتى، ۲۰۰۹م،
ص ۲۲۵).
«قرآن» از
ریشه «قرأ» به معنای ضمیمه کردن حروف و کلمات به یکدیگر در ترتیل است و قرآن در
اصل مصدر است. بعضی علما نامگذاری قرآن را بدان علت دانستهاند که دربردارندهی
نتایج همهی کتابهای پیشین است. (راغب، ۱۴۱۲ق، ص۶۶۹).
b.
۱. شاخصههای
الگوهای مقاومتی پیامبران
پیامبران
الهی در راه تبلیغ دین تلاشهای بسیاری کرده و برای هدایت مردم در مقابل مخالفان و
دشمنان از خود استقامت نشان داده و از راههای مختلف در صدد هدایت مردم برآمدند.
اولین راه برخورد انبیاء، جذب مردم از راه اخلاق نیکو بود که نیازمند استقامت بسیار
در مقابل رفتارهای نامناسب مردم همراه با شرح صدر، صبر و امانتداری بود.
تداوم این
مسیر نیازمند فعالیت فرهنگی بود و از آنجا که تغییر در فرهنگ، نیازمند ایجاد تغییر
نگرش در عملکرد و عادات مردم است، تحول فرهنگی نیازمند استقامت فرهنگی پیامبران از
طریق صراحت بیان، اعتدال و تأثیر گذاری بر گرایشات مادی و معنوی صورت میگرفت. در
این مسیر همواره حاکمان طاغوت زمان در مقابل انبیاء قرار میگرفتند که تداوم این
مسیر نیازمند استقامت سیاسی انبیا در مقابل فرعون و نمرودهای زمان با حمایت از
مستضعفان بود.
از دیگر شاخصههای استقامت انبیا مبارزه با
مفاسد اقتصادی بود که ضمن مبارزه با مفاسد اقتصادی، با فاصله طبقاتی مبارزه کرده و
مردم را به فداکاری در امور مادی دعوت میکردند. بنابراین شایسته است شاخصههای
الگوی مقاومتی پیامبران را در اخلاق، فرهنگ، سیاست و اقتصاد، میان آیات قرآن جستجو
کرد.
i.
۱ـ ۱ـ
شاخصههای الگوی مقاومت اخلاقی
«خلق» به
معنای ملکه نفسانی است که کارهای انسان مطابق اقتضای آن ملکه از انسان سر میزند
که اعم از فضایل و رذایل است، ولی اگر مطلق ذکر شود، فضیلت و خلق نیکو از آن
فهمیده میشود. (طباطبایی، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۳۶۹). دستیابی به اهداف مقدس الهی با
معیار قرار دادن مسائل اخلاقی امکانپذیر است. رعایت اخلاق اسلامی امری ضروری است
که موجب انتخاب تصمیمهایی درست و منطقی شده و فرد و جامعه را در مسیر رشد و کمال
قرار داده و از عوارض ناخوشایند بیاخلاقی و شقاوت باز میدارد.
آنچه موجب
اثربخشی امور اخلاقی میگردد، تداوم عملکرد صحیح اخلاق حرفهای از سوی پیامبران
الهی است، به گونهای که مخاطبین، آن صفت را به صورت مستمر مشاهده کرده و متانت
انبیا را در مواجهه با واکنشهای منفی امتها به دیده عبرت بنگرند.
1.
۱ـ ۱ـ ۱ـ شرح صدر
«شرح
صدر» به معنای باز شدن و گستردگى سينه به نور الهى و آرامشی از ناحيه خدا و روحى
از جانب او است تا پیامبر حقایق الهی را دریافت کرده و از اذیت مردم در مقابل
تبلیغ دین دچار تنگنا نشود. (طباطبایی، ۱۳۹۰، ج۲۰، ص ۳۱۴). یکی از شاخصههای انبیا
تقاضای شرح صدر در انجام مأموریت الهی است.
حضرت موسی9
در ابتدای راه در وادی طوی برای اجرای رسالت و بازداشتن فرعون از طغیانگری از
خداوند تقاضای شرح صدر کرد «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْري: پروردگارا، سينهام را
گشاده گردان» (طه: ۲۵) و خداوند متعال به پیامبر9 شرح صدر عنایت فرمود (شرح: ۱)
شرح صدر نبی در اخلاق عظیم آن حضرت متجلی شد (قلم: ۴) و این شرح صدر و رأفت قلبی پیامبر9 که از
روح مصفای آن حضرت سرچشمه میگرفت، موجب میگردید تا این اخلاق نیکو در عمق رسالت
آن حضرت تأثیر گذارده (فضل الله، ۱۴۱۹ق، ج۲۳، ص ۴۰) و
به همین دلیل در نهایت دلسوزی با امت برخورد کرده و تمامی ناملایمات را بر خود
خریده و در مقابل، امت را به راه راست هدایت نماید، به همین دلیل آن بزرگوار
فرمود: «مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ: هیچ پیامبری مانند من در راه
رسالت، آزار و رنج ندید» (ابن شهر آشوب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص ۲۴۷) و این اخلاق و سیرهی
نیکو حتی در مقابل مخالفین تا آنجا تداوم داشت که منافقین پیامبر9 را انسان خوشباوری
نامیدند که به حرفهای آنان گوش فرا میدهد (توبه: ۶۱) این خوشباوری پیامبر9 نسبت
به سخنان خدا و مؤمنان، بر اساس خیر است، و نسبت به غیرمسلمانان برای احترام به
آنها و جلوگیری از هتک حرمت آنان است (طباطبایی، ۱۳۷۴ش،
ج۹، ص ۴۲۲)، که بیانگر سعهی صدر پیامبر9 و تحمل بالای آن حضرت در مقابل
مخالفان و حتی منافقان میباشد. این سعهی صدر (انشراح: ۱ـ۳) را خداوند متعال به
پیامبر9 عنایت فرمود تا بتواند ضمن دریافت علوم الهی، سختیها را تحمل نماید.
(جوادی آملی، 1376ش، ج۸، ص238).
این
امتیازِ مقاومتی پیامبر9 موجب گردید تا انسانهای بسیاری پیرامون وی گرد آمده و از
تعلیمات وحیانی وی بهره گیرند و خداوند متعال به دلیل همین امتیاز وی را ستوده
است، «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ
لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ: پس به رحمت الهى، با آنان نرمخو شدى، و اگر تندخو و
سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مىشدند: آلعمران: ۱۵۹). استقامت پیامبر9
به جامعه منحصر نبود، و حتی در خانه با اذیت و آزار همسران خود کنار میآمد، زیرا
بعضی از همسران پیامبر9 نسبت به کارهای حلال حضرت خرده گرفته و آن حضرت را آزار میدادند
تا حدی که ایشان سوگند خورده که آن عمل را انجام ندهند. (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۱۹، ص
۵۵۲) در پی این امر خداوند متعال به حمایت از پیامبر9 خود بر آمده و جبرئیل و امیرالمؤمنین8 (قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص ۳۷۶) را به عنوان پشتیبان وی معرفی کرد.
(تحریم: ۴) بنابراین رسول خدا9 با تحمل سختیهای فراوان در پی اجرایی کردن قوانین
الهی در جامعه استقامت نشان داده و جامعهی اسلامی را به سر منزل مقصود رسانید.
2.
۱ـ ۱ـ ۲ـ صبر و بردباری
«صبر»
خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزيكه شرع و عقل تقاضا ميكند، يا از چيزيكه شرع و
عقل از آن نهى ميكند(قرشی، ۱۳۷۱، ج۴، ص ۱۰۵). ارزشمندی اخلاق در جایی جلوهگر میشود
که همراه با بردباری و صبر بوده و پیامبر الهی در مصیبت، طاعت و معصیت صبر کند.
(حرانی، 1404 ق، ص۲۰۶).
نمونهي
پایداری در دعوت و طاعت را میتوان در شیخ الانبیا حضرت نوح8 دید
که به عنوان اولین پیامبر اولوالعزم و با عمری طولانی آن چنان استقامتی در تبلیغ
دین الهی از خود نشان داد و سالیان طولانی امت خویش را به یکتاپرستی دعوت کرد و
پانصد سال بر ایشان گریست و به همین دلیل نوح نامیده شد (بحرانی، 1415ق، ج۳،
ص100-101).
نمونهی
بارز دیگر استقامت در صبر بر مصیبت، حضرت ایوب8 است
که با انواع نعمتها و سختیها آزموده شد و با اخلاق نیکو در برابر همهی آنها از
خود صبر و شکیبایی نشان داد. «ایوب» لغتی غیر عربی به معنای «بازگشت کننده» است
(حمیری، 1420ق، ج۱، ص 368) و قرآن این
معنا را تأیید میکند (ص: 44). خداوند ایوب8 را به انواع بلایا مبتلا ساخت تا آنجا که تمام اموال و فرزندانش
را از او گرفت و به بیماری مبتلا کرد و او در تمامی امتحانات سربلند بیرون آمد و با
اخلاق عظیم پس از آخرین مراحل آزمایش از روی ناله و تضرع، نه از روی خشم وغضب از
خدا خواست که او را نجات دهد و خدا نیز دعای او را مستجاب کرد (جاد المولی،1380،
ص291-296).
خداوند
حضرت ابراهیم8 را با صفت بردباری، پرسوز و آه ناله بودن ستوده است. «إِنَّ
إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ » (هود: 75). «حلیم» کسی است که در انتقام و
عقوبت عجله نمیکند و «اوّاه» کسی است که بسیار آه میکشد به خاطر بدیهایی که به
او میرسد یا مشاهده میکند، و «منیب» از ماده «انابه» به معنی رجوع است و مراد از
آن رجوع در هر کاری به سوی خداست (طباطبایی، 1402ق، ج۱۰، ص 326). اخلاق مقاومتی
حضرت ابراهیم8 در صبر بر معصیت امت و عدم شتابزدگی وی نسبت به قوم لوط قابل
مشاهده است که برای پیشگیری از عذاب قوم لوط با ملائکهی الهی مجادله کرد و سعی در
دور کردن عذاب از قوم لوط نموده و پس از شنیدن استدلال آنها، تسلیم امر خدا شد. (بحرانی،
1107ق، ج۳، ص 119). بتپرستان با تهمتهاى ناروا نظير سفاهت، جنون، شاعرى (صافات: 37،
35، 36) سحر، افترا و دروغگويى (سبأ: 34، 43، 45) و برترىطلبى (هود: 11، 27؛
اعراف: 7، 88؛ عنكبوت: 29، 39) به رويارويى با پيامبران برمىخاستند و با توطئههاى
فراوان، برضد پیامبران (انبياء: 21، 62، 70؛ نمل: 27، 45، 49- 50؛ صافات: 37، 83،
86، 98) اقدام مىكردند (مركز فرهنگ و معارف قرآن، ۱۳۸۲ش، ج۵، ص ۳۲۹) و انبیای
الهی در مقابل تمامی این نسبتهای ناروا و اذیت و آزار مشرکان و کافران از خود صبر
و بردباری نشان میدادند.
3.
۱ـ ۱ـ ۳ـ امانتداری
«امانت» در لغت به معنای ضد خيانت، مال به امانت گذاشته شده نزد
امين و در اصطلاح گاه به معناى صفتى از صفات نفسانى انسان و در مقابل صفت خيانت
است و به فرد متّصف به اين صفت، امين گفته مىشود (هاشمی شاهرودی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص
۶۵۳). امانتداری یکی از صفات نیک اخلاقی است که تداوم این صفات لازمهی سالم رسیدن
به سر منزل مقصود است. استقامت در این مسیر نیازمند صدق نیت در تمامی مسیر است و
این امری است که انبیا در پیشبرد اهداف الهی به امت خود گوشزد میکردند و حضرت
نوح، هود، صالح، لوط، شعیبD، خود را امین در امر رسالت معرفی میکردند و می فرمودند: «إِنِّي
لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ» (شعراء: ۱۰۷ـ ۱۲۳ـ ۱۴۳ـ ۱۶۲ـ ۱۷۸) حضرت موسی(دخان: ۱۸)به دلیل امانتداری خواستار واگذاری امر امت به وی گردید و حضرت یوسف8 هنگام مشورت عزیز مصر با وی، از وی درخواست خزانهداری مصر را
کرد، زیرا او انسانی امانتدار و آشنا به هر زبانی بود (عیاشی، 1380ق، ج۲، ص181.
بحرانی، ج۳، ص 179). این امر بیانگر آن است که امانتداری صفتی است موجب حفظ ودیعه
نزد امانتدار گردیده و چنانچه این صفت پایدار نباشد، فرد امانتگیرنده شایستگی
گرفتن این امانت را ندارد و انبیای الهی به دلیل ایستادگی در مقابل هوای نفس و
اتصال و اتکا به خداوند متعال در این مسیر مقاومت کرده و امانتداران مطمئنی در این
مسیر هستند.
ii.
۱ـ۲ـ
شاخصههای الگوی مقاومت فرهنگی
مقاومت
فرهنگی به معنای ایستادگی در برابر نیروهای مهاجم ضد تعالیم اسلامی است.(دشتبان، ۱۴/۶/۹۷، http://www.Javann.ir/) این ایستادگی مفهومی
تدافعی دارد، که گاه صرف ایستادگی و گاه همراه با مبارزه است. مقاومت فرهنگی در بردارندهی حفظ آرمانها و ارزشهای اسلامی
است که در مقابل تهاجم فرهنگی دشمنان دین به ارزشهای اسلامی صورت میگیرد. آشنا
بودن ملتها با ارزشها میتواند، آنها را به مدارا با ارزشهای اسلامی فرا خوانده
و از سوی دیگر به مقابله با تهاجمهای فرهنگی وادارد. ایستادگی و مقاومت شرافتی
دارد که از حفظ آرمانها و ارزشها در مقابل وسوسههای شیطانی قرار میگیرد و در
این راستا میبایست از مقاومت فرهنگی و فرهنگ مقاومتی بهره جست.
1.
۱ـ ۲ـ ۱ـ صراحت بیان
یکی از
اصول فرهنگی صراحت در بیان است و از آنجا که معمولا انبیای الهی با اقوامی عادی
سروکار داشتند، میبایست از صراحت بیان در گفتار خود استفاده میکردند. از جمله
انبیای الهی که از صراحت بیان با اقوام خود استفاده کرده، حضرت هود (ع) است که با
افراد مشرک و رفاهطلب روبرو بوده و به واسطهی دنیازدگی در مقابل توحید از خود
مقاومت نشان داده و قوم خود را به یکتاپرستی دعوت کرد (اعراف: 65). وی در ابلاغ
رسالت خود راه نصیحت و امانت را در پیش گرفت (اعراف: 68) و با در نظر گرفتن خیر
انسانها آنها را دعوت به یکتاپرستی نمود و خود را در ارسال پیامهای الهی امین نامید
(طباطبایی، 1402ق، ج۸، ص۲۲۴).
قوم عاد به
دلیل امکانات رفاهی فراوان (طبرسی، 1372، ج۷، ص310) دچار غفلت گردیده و مواعظ
پیامبر خویش را نادیده گرفتند و به وی نسبت نادانی دادند، حضرت هود8 در مقابل بیادبی قوم فرمودند: شما اگر از توحید روگردانید، من
رسالت خویش را به شما رساندم (هود: 57). یعنی حجت بالغهی الهی را به انجام رساندم
و اگر شما پس از اتمام حجت برگردید، خدا وسایل رفاهی را از شما خواهد گرفت. (جوادی
آملی، 1376، ج، ص 396) با اینکه حضرت هود8 بین
انسانهای ثروتمند زندگی میکرد و میتوانست در مقابل راهنمایی و ارشاد آنها طلب
اجر کند ولی پاداش کار خود را بر عهدهی پروردگار نهاد (شعراء: 127)، زیرا انبیای
الهی از طمع اموال دنیوی منزه هستند (طباطبایی، 1402ق، ج۱۵، ص 300). هود8 به امت خویش اطمینان داد که من در امر رسالت امانت را رعایت کردهام،
ولی آنها او را تکذیب کردند و خدا آنها را به وسیلهی باد نابود کرد (حویزی،
1112ق، ج۲، ص۴۳)؛ صراحت بیان حضرت هود و استقامت وی در این مسیر موجب هدایت قوم
عاد نشد و آنها از راهنمایی نبی الهی بهرهای نبردند و به عذاب الهی دچار شدند.
حضرت
ابراهیم8 با صراحت بیان عموی خود آذر و مشرکان را از بتپرستی نهی کرده و
گمراهی آنان در این مسیر یادآور شد (انعام: ۷۴، انبیا: ۵۱ـ۵۴، شعراء: ۶۹ـ۷۲، ۷۵ـ
۷۷). خداوند متعال پیامبر اسلام9 را به موعظه نیکو و جدال احسن دعوت کرده است.
(نحل: ۱۲۵). امام صادق8 در جواب کسی که جدال در دین را از سوی پیامبر نهی میکردند،
فرمودند: «پیامبر از جدال غیر احسن نهی میکردند» (حویزی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص ۹۵).
بنابراین دعوت به دین شایسته است با صراحت در بیان همراه باشد، ولی بهترین بحث را
در برداشته باشد. پیامبر9 در دعوت مردم همگان را یکسان توحید و اسلام دعوت میکردند
و در این رابطه با آنان اتمام حجت میکردند (انبیا: ۱۰۹؛ طبرسی، ۱۳۷۲، ج۷، ص۱۰۷).
هنگامیکه امتی از درک بالایی برخوردار نباشند، پیامبر ناگزیر است از صراحت بیان
به جای کنایه استفاده کند و این امر بیانگر نارسایی قوم در تحلیل سعادت و شقاوت
خویش و نیازمند استقامت انبیا در دعوت خود میباشد.
2.
۱ـ ۲ـ ۲ـ اعتدال و میانهروی
«اعتدال»
از ریشه عدل به معنای رعایت مساوات و میانهروی در امور و استقامت است (عبدالمنعم، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص ۲۲۴). اعتدال به معنای پرهیز از
افراط و تفریط است، به همین دلیل تداوم بر راه راست کار آسانی نیست و نیازمند
استقامت است.
پیامبر اسلام9 روش خود را میانهروی در زندگی قرار
داده بود «سِيرَتُهُ الْقَصْد» (امام علی8، 1379، خ۹۴، ص۱۷۷)، ولی به دلیل استقامت در عبادت خداوند متعال به
سختی افتاد و پاهای ایشان متورم شد (حویزی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص
۳۶۷) بنابراین خداوند متعال وی را به میانهروی دعوت کرده و فرمود: «ما
أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى: قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج
افتى» (طه:۲). پیامبر بر این اساس خود حد اعتدال را عمل کرده و با مردم نیز به
مدارا برخورد میکرد و میفرمود: «خداوند مرا به مدارا با مردم امر کرده است». (کلینی،
1407ق، ج۲، ص 117) و مسلمانان را نیز بدان توصیه میکرد «أيّها النّاس عليكم
بالقصد، عليكم بالقصد، فإنّ اللَّه تعالى لا يملّ حتّى تملّوا: ای مردم بر شما باد
به میانهروی، بر شما باد به میانهروی، قطعا خداوند متعال آزرده خاطر نمیشود تا
آزرده خاطر نشوید»، (پیامبر خدا9، 1382ش، ص 365)، به همین دلیل خداوند متعال امت
اسلامی را امت وسط و متعادل نامیده است (بقره: ۱۴۳). زیرا از یکسو موقعیت و نقش
رهبری این امت توسط پیامبر اسلام9 در تبلیغ و هدایت به گونهای است که متمایز از
سایر امتهاست (فضلالله، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص ۷۳) و از سوی دیگر راه این امت، راه مستقیمی
است که بین انحراف یهود به مادیات و مسیحی به رهبانیت، و بین آزادی بیحد و
استبداد، راه میانه را برگزیده (مدرسی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص ۲۷۴) تا الگو و شاخصی برای
امتهای دیگر باشد.
3.
۱ـ ۲ـ ۳ـ دعوت
اقوام بر اساس گرایشات مادی
میزان
آشنایی بالای انسانها با امور معنوی، امکان دعوت آنان به توحید را آسانتر میکند،
ولی از آنجا که اقوام معمولا با امور دنیایی و حسی در ارتباطند، از مسئولین توقع
آن را دارند که امور محسوس را برای آنان جلوهگر سازد.
حضرت موسی8 پس از نجات بنیاسرائیل از دست فرعونیان با حسگرایی قومش روبرو
شد، آنان پیدرپی از ایشان تقاضای انواع نعمتهای مادی را میکردند و حضرت موسی
نیز به اذن الهی درخواستهای آنان را برآورده میساخت «بقره: ۶۰» (مکارم شیرازی،
۱۳۷۱، ج1، ص ۲۷۱)، آنان هنگام
سرگردانی در بیابان از غذاهای آماده استفاده میکردند «طه: ۸۰» (مکارم شیرازی،
۱۳۷۱، ج۱۳، ص ۲۶۱) و معجزات فراوانی دیدند، بنابراین توقع میرفت که بهترین شیوهی
بندگی را در پیش گیرند؛ حضرت موسی8 با دیدن چنین وضعیتی، سعی در هدایت ایشان به خداپرستی کرد و از
آنان خواست تا برای رسیدن به رفاه مادی با توجه به معنویات و خضوع در پیشگاه
خداوند سجده کنان وارد شهر شوند. (بقره:58) هدف حضرت موسی8 در
برآوردن نیازهای مادی بنی اسرائیل، رساندن آنان به سعادت اخروی بود، چرا که دنیا
مزرعهی آخرت است (ابن شعبه، ۱۴۰۴/۱۳۶۳ق، ص۵۱۰) و استقامت حضرت موسی8 در این مسیر، رهنمای کارگزاران اسلامی است که نیازهای مادی مردم
را برای اصلاح آخرت آنان برآورده سازند.
پیامبر
اسلام9 برای جذب انسانهای مادیگرا که تمایل چندانی به اسلام نشان نمیدادند از
حربهی مقاومتی جاذبهی مادی استفاده کرده و بر اساس آیه شریفه «وَ الْمُؤَلَّفَةِ
قُلُوبُهُم: و كسانى كه دلشان به دست آورده مىشود» سهمی از زکات را به اشراف و
ثروتمندان میداد تا بدین وسیله آنها را به اسلام علاقهمند کرده و در مواقع لزوم
از آنها برای جنگ با دشمنان دین اسلام کمک بگیرد. (طبرسی، ۱۳۷۲، ج۵، ص ۶۵).
4.
۱ـ ۲ـ ۴ـ دعوت اقوام بر اساس گرایشات معنوی
انبیای
الهی علاوه بر استفاده از امکانات مادی، انسانها را با گرایشات معنوی به سوی کمال
دعوت میکردند، هر چند دعوت با امور معنوی که درک آن برای انسانهای عادی مشکل
است، باید با استقامت بیشتری همراه باشد. پیامبران با توجه دادن مردم به خالقیت
خداوند متعال آنان را به ارتباط با خداوند متعال تشویق کرده، و ارتباط با خدا را
موجب آمرزش گناهان و طول عمر معرفی میکردند. « يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ
ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى» (ابراهيم: 10) تشويق مردم با
وعده به پاداش مادى و معنوى، از روشهاى انبيا در هدايت بوده است (هاشمی رفسنجانی، ۱۳۸۶، ج۹، ص ۲۹). حضرت نوح8 در مدیریت قوم خویش از خداوند تقاضای بهترین نزولات اعم از مادی و
معنوی را میکند (مؤمنون: ۲۷ـ۲۹).
خداوند
برای پیکار با کافران به پیامبر امر میکند «وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيرا:
به وسيله قرآن با آنها جهاد بزرگى كن». جهادی به عظمت جهاد تمام پيامبران پيشين،
جهادى كه تمام ابعاد روح و فكر مردم را در برگيرد و جنبههاى مادى و معنوى را شامل
شود. (مکارم شیرازی، ۱۳۸۲، ج۳، ص ۳۴۲)
استقامت
پیامبر در امور معنوی از جمله عبادت شبانه در مسجد، بىتوجهى به دنيا، نوع معيشت و
تأكيدش بر تزكيه نفس و تقرب به خداوند، بر تنى چند از اصحاب تأثير عميقى نهاد و
موجب شد تا بسيارى از جوانان انصار آنچنان شیفته پیامبر شوند که از پیامبر جدا
نشده و به خانه نمیآمدند و والدین آنان میپنداشتند که آنان در مسجد هستند (مركز
فرهنگ و معارف قرآن، ۱۳۸۵، ج۲، ص ۲۵۴ـ ۲۵۵). بنابراین پیامبر اکرم از ظرفیتهای
مادی و معنوی امت خود استفاده کرده و سعی در جذب افراد و گروههای مختلف کرد.
iii.
۱ـ ۳ـ
شاخصههای الگوی مقاومت سیاسی
یکی از
هنجارهای جامعه اسلامی، توحید محوری و اجرای عدالت در جامعه است. یکی از غایات
کنترل جامعه، عدم انحراف حاکمان از هنجارهای اسلامی و کارآمد کردن نظام سیاسی در
راستای عدالت، رفاه اجتماعی بر اساس خدامحوری است. در این رابطه محور اولیه عملکرد
انبیای الهی مبارزه با طاغوتهای زمان و استکبارستیزی است تا در آن راستا بتوانند
حق مظلومان و ستمدیدگان را از حاکمان جور بستانند.
1.
۱ـ ۳ـ ۱ـ مبارزه با طاغوت و فرعون و نفی ستمگری
«طغي»
و «طغيان» در لغت به معناي تجاوز از حد است (ابنفارس، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۴۱۲) و «طاغوت»
در اصطلاح عبارت از هر تجاوزگر و هر معبودي غير از خداوند است (راغب، ۱۴۱۲ق، ص۵۲۰
). از آن رو كه كافران خداوند متعال را باور ندارند، دل به غير مىسپارند و خويشتن
را از ولايت الهى محروم مىسازند و در دام ولايت طاغوتها گرفتار مىآيند و به
گمراهى مىلغزند. (خطيبى كوشكك و نگارش، ۱۳۸۶، ص۳۶).
انبیای
الهی همواره در راستای توحید محوری با حاکمان جور و ستم مبارزه کرده و با تمامی
توان در مقابل فرعون و نمرودیان زمان به مبارزه برخاستهاند. حضرت موسی8 الگویی برای رهبری تمامی انسانهاست و آیات بسیاری از قرآن به
داستان بنیاسرائیل و حضرت موسی8 اختصاص یافته است تا درسی برای مؤمنان باشد. «نَتْلُواْ عَلَيْكَ
مِن نَّبَإِ مُوسىَ وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُون» (قصص: ۳)،
از آن جمله است (طه: ۹ـ۹۹، شعراء: 10- ۶8، قصص: 3-49، اعراف: 103-105، مؤمنون:
45-48، نمل: 12-14، عنکبوت: 39-40، طه: 42-76)که بنابر پارهای روایات زندگی امت اسلامی شباهت زیادی به
قوم بنی اسرائیل دارد (عیاشی، 1380ق، ج۱، ص 303). از آنجایی که بنی اسرائیل قومی
حسگرا بوده و کمتر از عقل خود بهره میگرفتند، هر گاه با نشانههایی الهی و معنوی
مواجه میشدند، از آن حضرت تقاضای حس و رؤیت آن را میکردند. حضرت موسی8 از پیامبران
اولوالعزم بود که به سوی شرق و غرب عالم از جن و انس مبعوث گردید (مفید، المزار،
1413ق، ص۴۲) و صاحب کتاب تورات و شریعت و روشی بود که مردم مکلف به پیروی از وی
بودند و با کتاب موسی8 عمل به صحف قبلی منسوخ گردید (کلینی، 1407، ج۲، ص17).
حضرت موسی8 با دو طاغوت رو در رو بود، یکی فرعون که ادعای ربوبیت داشت و
دیگری سامری که با دستساختهی خود دعوت به بتپرستی میکرد و هر دوی آنها به دریا
تهدید شدند (جوادی آملی، 1376، ج۷، ص365).
حضرت موسی8 برای مقابله با فرعون از خداوند درخواست وزیر کرد تا بتواند سختیهای
این راه را بر دوش کشیده و با مشارکت وی به تسبیح خداوند متعال پرداخته و یاد او
را در جامعه بگسترانند (طه: ۲۵ـ ۳۵)
فرمان
اولیهی برخورد حضرت موسی8 با فرعون همراه با مذاکره با نرمی بود (طه: ۴۳ـ۴۴) مبتنی بر اینکه
همراه با کنایه با او صحبت کند، زیرا خداوند متعال میدانست که فرعون جز هنگام
ناامیدی ایمان نمیآورد (حویزی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص ۳۸۰). هنگامیکه فرعون در این شرایط
زیر بار حق نرفت، حضرت موسی8 از معجزات متعدد استفاده کرد (مشهدی قمی، ۱۳۶۸، ج۱۴، ص ۱۱۸) تا
شاید او را از طغیان بازدارد، ولی فرعون همچنان به ستمگری ادامه داد و به مبارزه
با موسی8 از طریق ساحران وارد شد تا آنجا که ادعای ربوبیت اعلی را کرده و
خداوند او را به کیفر دنیا و آخرت دچار کرد (نازعات: ۱۷ـ ۲۵) و در دنیا غرق شد و
در آخرت به آتش جهنم عذاب خواهد شد (مشهدی قمی، ۱۳۶۸ش، ج۱۴، ص ۱۱۹).
سامری نیز
طاغوت دیگر در زمان حضرت موسی بود (طه: ۹۵ـ ۹۶) که با استفاده از خاک پای مرکب
جبرئیل، قوم بنیاسرائیل را دچار فتنه کرد و آنان را به گوساله پرستی مبتلا کرد
(قمی، ۱۳۶۳، ج۲، ص ۶۳) و حضرت موسی8 او را از خود رانده و او را به عذاب الهی وعده داد و گوسالهی
سامری را سوزاند و خاکستر آن را به دریا داد (طه: ۹۷)
این چنین
موسی8 با طاغوتهای زمان خود مبارزه کرد و تا آخر عمر در این راه از خود
استقامت نشان داد.
حضرت عیسی8 نیز از هر گونه ستمگری و سلطهطلبی مبرا بود (مریم: 32 و 34) و
مردم را به تعالیم دین الهی دعوت میکرد (مائده: 46). بنیاسرائیل در پیروی از وی
به دو گروه مؤمن و کافر تقسیم شدند (آلعمران: 49 و 52) و خداوند برای اتمام حجت،
انجیل را به حضرت عیسی8 عنایت فرمود (حویزی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص ۳۴۴) و به مؤمنان امر کرد تا به
شریعت تورات و انجیل ایمان بیاورند (عیاشی،۱۳۸۰ق، ج۱، ص ۱۷۵) و خداوند وعدهی
پیروزی را به مؤمنان داد (صف: 14).
پیامبر
اسلام9 نیز مأمور شد تا سوابق اهل کتاب را در طاغوت پرستی افشا نموده و عاقبت شوم
آن را به آنها گوشزد کند. « قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً
عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ... وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ
مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبيلِ: بگو: «آيا شما را به بدتر از [صاحبان]
اين كيفر در پيشگاه خدا، خبر دهم؟ همانان كه خدا لعنتشان كرده ... و آنان كه طاغوت
را پرستش كردهاند. اينانند كه از نظر منزلت، بدتر، و از راه راست گمراهترند. »
(مائده : ۶۰) پیامبر بر اساس امر الهی «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْت» در دعوت امت به
اطاعت الهی و دعوت آنان به راه مستقیم استقامت نشان داده و در جلوگیری از نواهی
الهی به مأموریت خود عمل میکرد (طبرسی، ۱۳۷۲، ج۵، ص ۳۰۴). خداوند متعال از پیامبر
خواست که در مسیر جدید به گونهای عمل کند که همچون امتهای پیشین منحرف نشود و بر
اساس خطی عمل کند که خداوند متعال برای او ترسیم کرده است که مبتنی بر توحید الهی
در فکر و عمل است (فضل الله، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص ۱۳۹)، بنابراین پیامبر9 میبایست در
مقابل طاغوتهای زمان خویش ایستادگی کرده و از هر گونه شرکی مبرا بماند.
2.
۱ـ ۳ـ ۲ـ حمایت از
مستضعفین و نیازمندان
در طول
زمان حاکمان قدرتمند در صدد تسلط بر افراد ضعیف جامعه بوده و از این طریق بر آنها
حکمرانی کرده و آنها را به استثمار کشیدهاند. انبیای الهی که معمولا برخاسته از
قشر متوسط و ضعیف جامعه بودهاند، در صدد حمایت از اقشار مستضعف برآمدهاند.
حضرت موسی7
با وجود اینکه در قصر فرعون پرورش یافته بود، حامی مستضعفین بود. وی همواره به
حمایت از مظلومان و مستضعفان برخاسته و از بنیاسرائیل در مقابل قبطیان حمایت میکرد.
وی در دعوای بین فرد فرعونی و اسرائیلی با حمایت از فرد بنیاسرائیلی بر اساس حکم
الهی با دشمن خدا مبارزه کرد که منجر به کشته شدن فرد قبطی شد «قصص: ۱۹» (حویزی،
1415ق، ج۴، ص 119). وی هنگام در خطر افتادن، از فرعونیان فرار کرد، و هنگامی که به
مدین رسید و دختران شعیب را دید که نیازمند کمک هستند، از تنها توانایی خویش برای
کمک در راه خدا دریغ نکرد و از خدا طلب یاری نمود (حویزی، 1415ق، ج۴، ص 120-121
ذیل آیه 24-25 قصص). وی پس از بازگشت از مدین همچنان به حمایت از بنیاسرائیل
ادامه داده و با استقامت در این مسیر موفق شد، فرعون را شکست داده و بنیاسرائیل
را از دست فرعونیان نجات دهد.
پیامبر
اکرم9 نیز جهت مبارزه با سردمداران کفر و ظالمان همواره مسلمانان را دعوت به ظلم
ستیزی و مقاومت در مقابل ظالمان نموده و خداوند نیز پس از امر به اطاعت از خدا و
رسول، در پی مظلوم قرار گرفتن گروهى از
مسلمانان صدر اسلام، تحت سيطره ظلم مشركان مكه (هاشمی رفسنجانی، ۱۳۸۳، ج۱۹، ص ۴۰۷)
می فرماید: « وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ
مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا
أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها: چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و
كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند، پيكار نمىكنيد؟! همان افراد
(ستمديدهاى) كه مىگويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مكه)، كه اهلش ستمگرند،
بيرون ببر!» (نساء: ۷۵) این آیات از مسلمانان میخواهد که ضمن گردن نهادن به احکام
اسلام، در پی حمایت از مظلومان برآمده و آنان را از دست ظالمان رهایی بخشند.
iv.
۱ـ ۴.
شاخصههای مقاومت اقتصادی
اقتصاد
اسلامی ریشه در جهانبینی توحیدی دارد و مقولههای مادی و معنوی بر گرفته از شریعت
اسلامی را دنبال میکند. در تفکر اسلامی، هر تلاشی برای ایجاد توازن در معیشت،
امری اقتصادی حساب میشود و اقتصاد، توازن در زندگی مادی و معیشت است (عرب، ۲/۹/۹۸
https://www.gheyas.com/blog ) و
به کمک آن نیازهای زندگی اجتماعی و فردی رفع میشود.
اقتصاد
مقاومتی مفهومی است که درپی مقاوم سازی، بحران زدایی وترمیم ساختارها و نهادهای
فرسوده و ناکارآمد اقتصادی مطرح می شود که باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریتهای
عقلایی و مدبرانه، پیش شرط والزام چنین موضوعی است (میلانی، ۱۳۹۴، ص۵).
مهمترین
موانع پیش روی اقتصاد اسلامی، آسیبهای ناشی از شیوهی نادرست تصرف افراد جامعه در بهرهمندیهای مادی
است. در اقتصادهای غیراسلامی کنشهایی نظیر زیادهروی و اسراف در مصرف، رقابتهای
مبتنی بر طمع و ولع، جمع ثروت و مانند آن امتیاز به شمار میآید؛ اما این صفات در
اخلاق اقتصاد اسلامی ناپسند بوده و جزء رذایل نفسانی محسوب میشود و اسلام برای
برونرفت از این موانع راهکارهایی نظیر عدالت اقتصادی، حفظ اموال عمومی و بیت
المال و سادهزیستی ارائه میکند.
شاخصههای
مقاومت اقتصادی در قرآن را میتوان در شیوهی عملکرد انبیایی همچون نوح8، شعیب8 و پیامبر اسلام9 مشاهده کرد که ضمن مبارزه با فاصله طبقاتی، به
مبارزه با مفاسد اقتصادی پرداخته و سعی در ایجاد عدالت اقتصادی در جامعهي
مسلمانان میکردند.
1.
۱ـ ۴ـ ۱ـ مبارزه با فاصله طبقاتی
یکی از عواملی که موجب ایجاد فاصله طبقاتی بین اقشار مختلف میشود، به
استثمار کشیدن اقشار ضعیف توسط اقشار مرفه جامعه است که با استفاده از موقعیت
حاکمیتی و امکانات مادی، عاید افراد صاحب منصب و حاکم جامعه میگردد. از آیات قرآن
بر میآید که حضرت نوح8 اولین پیامبری است که علیه فاصله طبقاتی و در مورد فراگیری دانشهای
نافع به مبارزه برخاست (جوادی آملی، 1376، ج۶، ص 251-252). ثروتمندان در مقابل
دعوت نوح7 به وی میگفتند: «آيا ما به تو ايمان بياوريم در حالى كه افراد پست و بىارزش
(فقیر و سطح پایین جامعه) از تو پيروى كردهاند؟!» (شعراء: 111) قوم او که حاضر به
ایمان آوردن نبودند، افرادی کم عقل و کمخرد بودند که پیروی فقرا از نوح7 را به
دلیل توقع مال و مقام از نوح7 میدانستند و این امر را دلیل عدم پیروی خود از نوح7
بیان میکردند (مشهدی قمی، 1368، ج۹، ص495). حال آنکه انبیای الهی هدفی جز اصلاح
دنیا و آخرت بندگان نداشتند و در پی تنظیم اقتصاد جامعه به صورت متوازن بین اقشار
مختلف جامعه بودند و حضرت نوح8 در مدت زمانی طولانی در مقابل مرفهین جامعه از خود استقامت نشان
داده و سعی در اصلاح جامعه و از بین بردن فاصله طبقاتی داشت. ثروتمندان در مقابل
دعوت نوح8 به وی
میگفتند: «آيا ما به تو ايمان بياوريم در حالى كه افراد پست و بىارزش (فقیر و
سطح پایین جامعه) از تو پيروى كردهاند؟!» (شعراء: 111) قوم او که حاضر به ایمان
آوردن نبودند، افرادی کمخرد بودند که پیروی فقرا از نوح8را به دلیل توقع مال و مقام از نوح8 میدانستند و این امر را دلیل عدم پیروی خود از نوح8 بیان میکردند (مشهدی قمی، 1368، ج۹، ص495)، ولی حضرت نوح8 سالیان سال با رویارویی با اشراف، قوم خود را به یکتاپرستی دعوت کرد.
حضرت شعیب8 نیز با اشراف قوم پیرامون رعایت موازین اقتصادی بحث میکرد و از آنجا
که قرآن آنان را با عنوان «ملأ مستكبر: ثروتمندان متکبر» (اعراف: 7، 88) ياد كرده
است، مىتوان به وجود طبقه اشراف و ثروتمند و در نتيجه وجود فاصله طبقاتى در مدين
آن زمان پى برد. (مركز فرهنگ و معارف قرآن ،۱۳۸۲، ج3، ص463) مقابله حضرت شعیب8 با این گروه چنان ادامه
داشت که آنها پیامبر را به بیرون کردن از شهر و دیارشان تهدید کردند«قالَ الْمَلَأُ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ
لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا أَوْ
لَتَعُودُنَّ في مِلَّتِنا: سران قومش كه تكبر مىورزيدند، گفتند: «اى شعيب، يا
تو و كسانى را كه با تو ايمان آوردهاند، از شهر خودمان بيرون خواهيم كرد؛ يا به
كيش ما برگرديد.» » (اعراف: ۸۸).
پیامبر اسلام9 نیز تلاش خاصی برای از بین بردن
فاصلهی طبقاتی داشت، ایشان با بیان ارزش صدقه دادن به اجرایی کردن آن پرداخته و
از مردم خواستند که آن را با منت و اذیت کردن باطل نکرده، و نتیجهی آن را موجب
فزونی اموال در دنیا دانسته و به بخشش از بهترین اموال تشویق نموده و از مردم
خواستند که در آشکار و نهان انفاق کنند، زیرا بازگشت اثر انفاق به نفس خود شخص
همراه با طلب وجه الهی است، و کسانی که به افراد نیازمند واقعی صدقه میدهند، اجر
نهایی را نزد خداوند متعال در آخرت دریافت میدارند (بقره: ۲۶۱ـ ۲۷۴) پیامبر از
این طریق انفاق این را در جامعهی اسلامی به اجرا در آورده و فاصلهی طبقاتی را
بین مسلمانان از بین بردند.
2.
۱ـ ۴ـ ۲ـ مبارزه با مفاسد اقتصادی
انسان
موجودی طمعکار است و همواره در پی درآمد فراوان و کسب امتیازات بیشتر در جامعه
است. یکی از جوامعی که دچار این آسیب شده و قرآن به آن اشاره کرده است، جامعهای
است که حضرت شعیب8 در آن میزیسته. جامعهای که شعیب8
رسالت راهنمایی آنها را به عهده داشت، از لحاظ اقتصادی موازین را رعایت نمیکردند،
بنابراین شعیب8 آنها را به رعایت پیمانه و میزان امر کرده و با امر به معروف و
نهی از منکر آنها را از مفاسد باز میداشت
«فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْميزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ
أَشْياءَهُمْ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها: پس پيمانه و
ترازو را تمام نهيد، و اموال مردم را كم مدهيد، و در زمين، پس از اصلاح آن فساد
مكنيد» (اعراف: 85) بدین معنا که به آنان سفارش می کرد که کیل و میزان را رعایت
کرده و حق مردم را کامل دهند (طبرسی، 1372، ج۴، ص 688)، زیرا جامعهای که به رشد
اقتصادی رسیده باشد، دچار غل و غش نشده و در سود دهی دچار فساد نمی شود، بلکه هر
یک از طرفهای اقتصادی سعی در سوددهی بیشتر مینمایند و این هدف بلند اقتصادی است
که باید مصلحان اقتصادی در پی آن باشند که هر یک منفعت دیگری را در نظر گرفته و از
دیگری چیزی کم نکنند. (مدرسی، 1419ق، ج۳، ص 372).
3.
۱ـ ۴ـ 3ـ تشویق به فداکاری در نیازهای مادی
پیامبر
اکرم9 جهت ایجاد عدالت در جامعهی اسلامی و استقامت مسلمانان در دشواریهای
اقتصادی، مسلمانان را تشویق به یاری یکدیگر کرده و چنان مسلمانان را تربیت کرد که
از هستی خود گذشته و اموال خود را به برادران مسلمان ایثار میکردند. خداوند متعال
این صفت آنان را ستوده «يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ
خَصاصَة: آنها را بر خود مقدم مىدارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند» (حشر: ۹)
آيه بیان کنندهی آن است که فداکاری ایشان از بینیازی آنان نسبت به مال نبود،
بلکه آنان خود به آن اموال نیازمند بودند (طبرسی، ۱۳۷۲، ج۹، ص ۳۹۳) و همین امر
موجب اجر بیشتر آنان میشد.
c.
نتیجهگیری
بررسی
شاخصههای الگوی مقاومتی انبیا نشانگر آن است که پیامبران بزرگ الهی بر اساس
توحید محوری در جامعهی اسلامی گام برداشته و درصدد اجرایی کردن احکام اسلامی در
جنبههای گوناگون اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برآمدهاند. آیات و روایات و
تاریخ بیانگر آن است که انبیای الهی در راستای دستیابی به برنامهها و اهداف
توحیدی در طول تاریخ از حضرت آدم تا پیامبر خاتم همواره رویکردی مقاومتی داشتهاند.
۱. شاخصههای مقاومت اخلاقی انبیا را میتوان در
شرح صدر آنان جهت تبلیغ دین توحیدی و تحمل اذیت و آزار اقوام تا رسیدن به مدینهی
فاضله نام برد. این امر از طریق صبر و انابه و بردباری در انبیایی همچون نوح، ایوب
و ابراهیمD یافت که در دعوت امتها از خود استقامت نشان داده و در سختیها
پایدار مانده و در عذاب اقوام شتاب نکرده و در اجرای رسالت الهی ادای امانت کردند.
۲. شاخصههای
مقاومت فرهنگی شامل چند امر از جمله صراحت بیان است که نیازمند استقامت انبیا در
مقابل کوتهفکری اقوام است که باید از بیانات قاطع در مقابل آنان استفاده کرد. امر
دیگر اعتدال و میانهروی است که موجب حفاظت نبی و امت گشته و توانایی مقابله با
مشکلات را چندین برابر میسازد. دعوت اقوام مختلف بر اساس گرایشات مادی و معنوی
نیز امر دیگری است که مبتنی بر شناخت پیامبر نسبت به امت است تا بتواند متناسب با
گروهها با آنان مدارا کرده و آنها را در کنار خود داشته باشد.
۳. شاخصههای
مقاومت سیاسی در مبارزه با طاغوت و استکبارستیزی تجلی مییابد که نمونه بارز آن
حضرت موسی8 است که در مقابل دو طاغوت زمان خود، فرعون و سامری ایستادگی کرد و
با حمایت از مستضعفان زمان خود، آنان را از دست فرعون زمان نجات داد. پیامبر اسلام
نیز ضمن مقاومت در مقابل دشمنان به امت خود مقاومت در مقابل مستکبران را آموزش
داد.
۴. شاخصههای
مقاومت اقتصادی در توزیع عادلانهی ثروت است که انبیای الهی ضمن مبارزه با فاصلهی
طبقاتی، نسبت به مفاسد اقتصادی هشدار داده و پیامبر اسلام با تشویق امت به فداکاری
در نیازهای مادی سعی در ایجاد جامعهای معتدل داشتند.
d.
فهرست
منابع
ابن شعبه
حرانی، حسن بن علی؛ تحف العقول عن آل رسول صلی الله علیه و آل الرسول، محقق /
مصحح: غفارى، على اكبر، چاپ دوم، جامعه مدرسين، قم، 1404 / 1363 ق.
ابن شهر
آشوب مازندرانى، محمد بن على؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، چاپ اول، قم،
علامه، ۱۳۷۹ق.
ابن فارس،
احمد بن فارس؛ معجم مقاييس اللغه، محقق / مصحح: هارون، عبدالسلام محمد، چاپ اول،
قم، مكتب الاعلام الاسلامي، ۱۴۰۴ق.
1.
بحرانى، هاشم بن
سليمان، البرهان في تفسير القرآن، محقق: بنياد بعثت، واحد تحقيقات
اسلامى، ۵ جلدی، چاپ اول، ايران- قم، موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامية،
1415ق.
2.
پیامبر خدا9، نهج الفصاحه، مترجم: ابوالقاسم پاینده،
چاپ چهارم، تهران، دنیای دانش، 1382ش.
3.
جاد المولی، محمد
احمد، قصص قرآن (تاریخ انبیاء)، ترجمه مصطفی زمانی، یک جلدی، چاپ دوم، ایران
ـ قم، پژواک اندیشه، 1380ش.
4.
جوادی آملی،
عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم (سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله در
قرآن)، تنظیم و نگارش: حسین شفیعی، چاپ اول، قم، مرکز نشر اسراء.
5.
جوهرى، اسماعيل بن
حماد؛ الصحاح، چاپ اول، بیروت، دار العلم للملايين، 1376ق.
6.
حمیری، نشوان بن
سعید؛ شمس العلوم، محقق / مصحح: اريانى، مطهر بن على / عبدالله، يوسف محمد
/ عمرى، حسين بن عبدالله، 12 جلدی، چاپ اول، دمشق، دار الفکر، 1420ق.
حویزی، عبدعلى
بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین، چاپ چهارم، ایران ـ قم، اسماعيليان، ۱۴۱۵ق.
خطيبى
كوشكك، محمد. نگارش، حميد؛ فرهنگ شيعه، چاپ دوم، ایران ـ قم، زمزم هدايت، ۱۳۸۶.
راغب
اصفهانى، حسين بن محمد؛ مفردات ألفاظ
القرآن، چاپ اول، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
7.
طباطبایی، محمد حسین؛
المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، لبنان ـ بیروت، مؤسسة الأعلمي
للمطبوعات.
طبرسی، فضل
بن حسن؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، مصحح: يزدى طباطبايى، فضلالله؛ رسولى،
هاشم؛ ایران ـ تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲.
عبدالرزاق
كاشى، عبدالرزاق بن جلالالدين؛ لطائف الإعلام في إشارات أهل الإلهام، محقق:
نجار، عامر ـ وهبه، توفيق على ـ سايح، احمد عبدالرحيم، چاپ اول، مصر ـ قاهره، مكتبة
الثقافة الدينية، ۱۴۲۶ق.
عبدالمنعم،
محمود عبدالرحمن؛ معجم المصطلحات و
الألفاظ الفقهية، چاپ اول، مصر ـ قاهره، دار الفضيلة، ۱۴۱۹ق.
8.
عیاشی، محمد بن
مسعود، تفسیر العیاشی، محقق: هاشم رسولی، چاپ اول، تهران ـ ایران، مكتبة
العلمية الاسلامية، 1380ق.
عیاشی،
محمد بن مسعود؛ التفسیر (العیاشی)، محقق: رسولى، هاشم؛ چاپ اول، ایران ـ تهران، مكتبة
العلمية الاسلامية، ۱۳۸۰.
فضل الله،
محمد حسین؛ من وحی القرآن، چاپ اول، لبنان ـ بیروت، دار الملاك، ۱۴۱۹ق.
قرشی، سید
علی اکبر؛ قاموس قرآن، چاپ ششم، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۷۱ش.
9.
كلينى، محمد بن
يعقوب بن اسحاق، الكافی، محقق و مصحح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى، ۸
جلدی، چاپ چهارم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1419ق.
مجددى
بركتى، محمد عميم الاحسان؛ التعريفات الفقهية، چاپ دوم، لبنان ـ بیروت، دار الكتب
العلمية، منشورات محمد علي بيضون، (۲۰۰۹م).
10.
مدرسی، محمد تقی؛ من
هدی القرآن، 18 جلدی، چاپ اول، ایران ـ تهران، دار محبي الحسين،(1419ق).
مدرسی،
محمد تقی؛ من هدی القرآن، چاپ اول، ایران ـ تهران، دار محبي الحسين، ۱۴۱۹ق.
مرکز فرهنگ
و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، چاپ سوم، ایران ـ قم، بوستان كتاب قم (انتشارات
دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم)، ۱۳۸۳ش.
مشهدی قمی،
محمد بن محمد رضا؛ کنز الدقائق و بحر الغرائب، محقق: درگاهى، حسين، ايران ـ
تهران، چاپ اول، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ۱۳۶۸ش.
مصطفوی،
حسن؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، بیروت ـ قاهره ـ لندن، چاپ سوم، دار الكتب
العلمية- مركز نشر آثار علامه مصطفوي، ۱۴۳۰ق.
11.
مفيد، محمد بن
محمد، كتاب المزار- مناسك المزار، محقق و مصحح: محمد باقر ابطحی، چاپ اول،
قم: كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق.
مکارم
شیرازی، ناصر؛ برگزیده تفسیر نمونه، محقق: علىبابايى، احمد؛ ایران ـ تهران، دار
الكتب الإسلامية، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۲ش.
12.
مکارم شیرازی،
ناصر؛ برگزیده تفسیر نمونه، ایران ـ تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم،1371 ش.
هاشمی
رفسنجانی، علی اکبر؛ فرهنگ قرآن، چاپ دوم، ایران ـ قم، بوستان كتاب قم( انتشارات
دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم)، ۱۳۸۳ش.
هاشمی
شاهرودی، محمود؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، چاپ اول، ایران ـ
قم، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى
فارسى الغدير، ۱۴۲۶ ق.
i.
منابع
اینترنتی
دشتبان،
علی؛ «مقاومت فرهنگی و فرهنگ مقاومتی»، جوان آنلاین، ۱۴/۶/۹۷، http://www.Javann.ir.
شهرآبادی،
بیتا، http://fa.rayanhamafza.com
عرب، زهرا؛
«اهمیت اقتصاد مقاومتی»، قیاس، ۲ آذر ۹۸، https://www.gheyas.com/blog
میلانی، جمیل؛
«اقتصاد مقاومتی و خودباوری ملی، فرصتها و چالشهای تحقق آن»، مجله اقتصادی، صفحات
22-5، شمارههای 7 و 8 ، مهر وآبان
1394.